پیرم وگاهی دلم یاد جوانی می کند / بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
همتم تا می رود ساز غزل گیرد به دست / طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند
عشق:
ز افسون تو دریا شعله زار است / هوا آتش گذار و زهر دار است
چو با من یار بودی نور بودی / بریدی از من ونور تو نار است
بی مقدمه :
دوستان، عشق یعنی نرسیدن . از قدیم تا الان رسم این بوده،پس اون کسی رو که میخواین بهش نگین عاشقشین بگین دوسش دارین ،
پس دوستان بیاین خدا رو از عمق وجود دوست داشته باشیم که بش برسیم .
این حرف منو یاد جمله دکتر شریعتی میندازه که همه میدونین .
نتیجه:
"دوست بدارید تا دوستتان بدارند"